عوامل فردی
خصوصیات فردی و یادگیری بزرگسالان
1ـ اضطراب: اغلب بزگسالان هنگام شرکت در کلاسهای آموزشی دچار نگرانی و اضطراب می شوند دلیل عمده نگرانی آنها این است که بزرگسالان معمولا آموزشی را فعالیتی می دانند که به کودکان و نوجوانان اختصاص دارد
در زمینه آموزش و یادگیری بزرگسالان ، چنین اضطرابی تحت عنوان « تئوری خویشتن» طبقه بندی می شود بر طبق این نظریه بزرگسالان بر اثر تجارب گوناگون که در طول سالیان عمر خود به دست آورده اند، مجموعه ای از اعتقادات و ارزشها یا نظریات و تصوراتی درباره خویش ساخته و پرداخته اند . به تصور بسیاری از بزرگسالان پذیرفتن این امر که یک بزرگسال به فراگیری مطلب تازه ای احتیاج دارد درست مثل این است که بپذیرد در اطلاعات و دانشش نقصی وجود دارد. از این رو حضور خود را در کلاسهای آموزشی بزرگسالان به دلیل ضعف و ناتوانی خویش می داند و همین امر موجبات اضطراب و نگرانی او را فراهم می کند.
عامل دیگری که در بسیاری از موارد باعث نگرانی بزرگسالان می شود تضادی است که معمولا بین اطلاعات و مطبوعات گذشته آنها با دانش یا مهارتهای جدید وجود دارد. چنین تضادی ، هر جا موجود باشد، عامل بازدارنده ای است که از یادگیری مطالب تازه جلوگیری می کند. چون یادگیری تنها در محیطی دوستانه و آرام بدون نگرانی و اضطراب تحقق می پذیرد آموزشیار با ایجاد چنین جوی می تواند در تسهیل آموزش و یادگیری بزرگسالان کمک موثری باشد.
2ـ درک بزرگسال از خویشتن (مفهوم خود) : استنباطی که فرد از خود دارد و تصوری که از مشاهده خویش در موقعیتهای مختلف به دست آورده است و خصوصیات و صفاتی که به خود نسبت می دهد مجموعا مخصوص است که درباره خویشتن دارد. در بیان و توصیف خود فرد ممکن است از سن ، وزن ، قد ، شغل، تمایلات ، آرزوها ، خصوصیات و صفات مختلف خویش از قبیل حساس و زودرنج ، خجول یا اجتماعی ، پرحرف یا کم حرف بودن و غیر ه نام برد.
مفهوم و تصوری که هر فرد درباره خود دارد به تدریج با افزایش و گسترش تجربیات وی تغییر می کند و تضعیف یا تقویت می شود.کودکان به دلیل تجارب کم و فعالیتهای اجتماعی محدودی که داشته اند تصوری از خویشتن دارند که با افزایش سن و توسعه روابطشان با دیگران به آسانی تغییر می کند و دگرگون می شود کودکی که هنوز به سن مدرسه نرسیده است تنها با نزدیکان و اطرافیانش ارتباط و تماس دارد و به وسیله تجاربی که از این راه به دست می آورد خویشتن را بیان می کند پس از ورود به مدرسه روابط اجتماعیش گسترش می یابد و با همکلاسها ، معلم و مسئولان مدرسه تمای حاصل می کند.
کودک در این برخوردها اطلاعات بیشتری و دقیق تری درباره توانایی های ذهنی و جسمی و اجتماعی خود به دست می آورد. یکی دیگر از ویژگی های بسیار مهم بزرگسالان که باید در آموزش آنان بدان توجه کرد درک و تصور فرد از خویشتن است بزرگسالان با پشت سرگذاشتن دوران بلوغ تشکیل زندگی مستقل ، شرکت در فعالیتهای گوناگون اجتماعی ، به عهده گرفتن مسئولیتهای اقتصادی ، شخصی و مانند آن تصور خاص از خویشتن دارد خود را با خصوصیات و صفات معینی مورد توجه قرار می دهد و معمولا نقاط قوت و ضعف خویش را می شناسد.
موضوع دیگری که در سوادآموزی بزرگسالان اهمیت دارد و باید مورد توجه قرار گیرد این است که بزرگسالان بی سواد معمولا به تواناییهای خود در یادگیری اعتماد ندارند و اغلب استعدادهای خویش را نادیده می گیرند. جملاتی نظیر »از اموزش و یادگیری من گذشته است« یا »من دیگر نمی توانم این مطلب را بیاموزم« بارها از زبان بزرگسالان بیسواد شنیده می شود.
رابطه بین عزت نفس و عملکرد در مطالعه دیگری نیز به اثبات رسیده است (شکرشکن و نسی 1373 ) آنها ددر قسمتی از بررسی خود ترتیبی دادند تا عزت نفس آزمودنیها به علت دریافت پسخورانه مثبت در رابطه با شخصیت آنان افزایش یابد آنگاه به وضوح مشاهده کردند این افراد عملکرد خود را به نحوی بهبود بخشیدن تا به حصول نتایج هماهنگ با اعتقادات خویش درباره خودشان نایل آیند این پژوهشگران همچنان مشاهدهه کردند زمانی که عزت نفس آزمودنیها در اثر مداخله آزمایش کاهش یافته بود عملکرد آنان نیز کاهش یافته بدین سان آشکار می شود که موفقیت یا عدم موفقیت انسان در کارها تا اندازه ای منوط به نوع نگرش های خود او در مورد خودش است.
3ـ حافظه : از لحاظ ادراکی حسی افراد مسن نسبت به کودکان و جوانان از توانایی کمتری برخوردارند. دیدن و شنیدن و احساس کردن در آنها کندتر و با دقت کمتری انجام می شود ولی بزرگسالان با تجارب وسیع تری که دارند می توانند اطلاعات جدید را در حافظه کوتاه مدت و بلندمدت خویش آسانتر طبقه بندی کنند در عمل کمتر اتفاق می افتد که معلومات و دانش جدید در ذهن بزرگسالان زمینه قبلی نداشته باشدو به دلیل نامربوط بودن یا عدم علاقه آنان پذیرفته نشود. این امر جنبه مثبت حفظ و یادگیری بزرگسالان در مقایسه با کودکان است در ضمن اگر اطلاعات تازه با تجارب قبلی فرد تطابق پیدا نکند یا با آن در تضاد باشد بزرگسالان نسبت به کودکان و نوجوانان برای پذیرفتن دانش و اطلاعات جدید آمادگی کمتری از خود نشان می دهند به عبارت دیگر حافظه کوتاه مدت بزرگسالان در مقایسه با کودکان و نوجوانان درباره اطلاعات جدید سختگیرتر است وبا دید انتقادی بیشتری انها را مورد ارزیابی قرار می دهد و چنانچه بین آنها و تجربهه های گذشته تضادی باشد ذهن از پذیرفتن دانش جدید خودداری می کند و این امر نکات منفی یادگیری و حافظه بزرگسالان محسوب می شود.